Again with YOU

زندگی یک مسافر!

Again with YOU

زندگی یک مسافر!

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو سرودن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است



گاهی تورا کنار خود احساس می کنم

اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است


خون هر آن غزل که نگفتم بپای توست

آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟؟؟

بها کم است؟؟؟


سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست

در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است...

  • scream

نه دلم

حرف زدن میخواهد نه حرف شنیدن!

نه راه رفتن نه نشستن!

نه خوابیدن نه بیدار بودن!

نه فکر کردن نه فکر نکردن!

نه شب نه روز!

نه دیدن نه ندیدن!

نه دلم میخواهد باشم نه نباشم!

نه خسته هستم نه نیستم!

نه امید دارم نه ندارم!

نه میل به زندگی نه دست کشیدن!

و

.

.

.

دلم یک سکون مطلق میخاهد پر از سکوت!

ویک نقطه که هرچه خیره میشوی هیچ نفهمی چیست،

ویک مرگ در عین بیداری،

ویک نبودن در عین بودن ونشنیدن های در پس شنیدن،

وگفته هایی در پس نگفتن،

و................

راستی حال من به گمانم خوب است

اگر باور کنی........!



پ.ن.

حال وهوای این چند وقتم روز هایی پراز درد...!

پ.ن.2

به گمانم باز هم گم شده ام.....!

  • Mosafer

1

هنوز هم دلتنگم....

اصلا مگر میشود دلتنگ نبود....؟

اصلا مگر میشود ارام گرفت....؟

اصلا مگر میشود فراموش کرد....؟

اصلا مگر میشود بغض نکرد...؟

اصلا مگر میشود حرف زد....؟

نگاه میکنم به تک تک لحظه های ثبت شده...

مرور میکنم تمام خاطراتِ بودنم را.....

نه از حجم این همه دلتنگی کم میشود،

نه راه دلم باز میشود....

نه حرف هایم شنیده.....!

بگذرم از این همه درد دوری ....

بگذرم از کوچه امام رضا 2 و4 و6و8

پای رفتنم نمی اید،به دست دلم افتاده!

گیر کرده است تمام حرف ها پشت چشمانم،

یخ میزند چشمم،

شبنم های دانه دانه افتاده برگونه...

آه.....

دوباره به خیابان میزنم،

مجنون شده ام بی شک ،

می ایستم ،

باید لحظه آخر ثبت شود،

نه پای رفتنم می آید،

نه این شبنم ها بند!

لحظه ی آخر را به رسم سال های گذشته ثبت کرده ام!

6لحظه آخر

6سال

آه که چقدر دلم دوباره میخواهدت...

آه.....

این لحظه آخر بماند شاید لحظه ی آخر دیگری .....



والبته خوب میدانم که هیچ لحظه ای "آخر" نمیشود.....!



2

من که دوباره نبودم

اما تو....

جایت خالی بود خوب میدانم!
هم برای منِ همیشه نبوده

هم برای آن های همیشه بوده!

باخودم همیشه میگویم

وقت رفتنت بود ونبود!

راه رفتنی است اما...

چه سخت رفتی وزود!

حقیقت است،

تورفتی به من هم میرسد،

ولی ،    

چه سخت گذشت این چند وقت نبودنت!

برایت هم سوغات آوردم هم عیدی...

کاش مثل هر سال نشود که..........

ونشد!

سال نو در خانه نو بدون خانواده ات مبارک!

پ.ن.


سال نو بر همه با تاخیر مبارک!

آرزوی سال خوبی رو برای همگی زیر سایه امام زمان عج الله دارم!

التماس دعا

یاعلی

  • Mosafer

مرا خود با تو سری در میان هست

وگرنه روی زیبا در جهان هست

وجدی دارم از مهرت گدازان

وجودم رفت و مهرت همچنان هست

مبر،ظن کز سرم سودای عشقت

رود تا بر زمینم استخوان هست

اگر پیشم نشینی دل نشانی

وگر غایب شوی در دل نشان هست


آخرین حرفمو انگلیسی میزنم :

I can't make you LOVE me , if you DON'T"


(**)

  • scream

زندگی یک چمدان است که می آوریش

بار و بندیل سبک می کنی و می بریش



چمدان دست تو و ترس به چشمان من است

این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

مثل سیگار،خطرناک ترین دودم باش

شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش

مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن

هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز

مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

من خرابم بنشین،زحمت آوار نکش

نفست باز گرفت،این همه سیگار نکش

هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت

من تو را دو... دهنه روی دهانم زد و رفت

همه شهر مهیاست مبادا که تو را

آتش معرکه بالاست مبادا که تو را

این جماعت همه گرگ اند مبادا که تو را

پی یک شام بزرگند مبادا که تو را

دانه و دام زیاد است مبادا که تو را

مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را

پشت دیوار نشسته اند مبادا که تو را

نا نجیبان همه هستند مبادا که تو را

تا مبادا که تورا باز مبادا که تو را

پرده بر پنجره انداز مبادا که تو را

دل به دریا زده ای پهنه سراب است نه

برف و کولاک زده راه خراب است نرو

بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم

با غم انگیزترین حالت شیراز چه کنم

بی تو پتیاره ی پاییز مرا می شکند

این شب وسوسه انگیز مرا می شکند

به خودم آمدم انگار تویی در من بود

این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته ام

پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم

آنقدر سرد شدم. . . . از دهنت افتادم !




با صدای علیرضا اذر بشنوید


  • scream

این جمعه هم از دیدن رویت خبری نیست

دیگر نفسم هم،نفسِ معتبری نیست

رد میشود این جمعه وتا لحظه ی آخر

از آمدن سبز تو که اما اثری نیست

ای شاه کلیدِ همه ی قفلِ قفس ها

مرغان قفس را تو نباشی که پری نیست

اللهم عجل لولیک الفرج....



1

دلتنگم باز هم عصر جمعه ای دیگر ونیامدن شما.....




2

رو سیاهم به اندازه ی سیاهی همه ی زغال هایی که پس از زمستان میمانند

از زمستان نبودنت هم که بیرون بروم عاقبتم.....



3

دست مرا بگیر که از دست میروم.....


4

امید دارم به امدنی که دست مرا بگیری وببری به سرزمینی که رو ی تمام قبر هایش نوشته شده "شهید"

4

در ارزوی دیدن زیبا ترین صحنه ی عالم

سپردن پرچم انقلاب اسلامی توسط امام خامنه ای حفظ الله به دستان مبارک اما زمان عج الله تعالی فرجه شریف

پ.ن.

واگر نبود امید چه بر سر من بیچاره می امد..

  • Mosafer

شب که می رسد از کناره ها

گریه میکنم با ستاره ها

وای اگر شبی ز آستین جان

بر نیاورم دست چاره ها

همچو خامشان بسته ام زبان

حرف من بخوان از اشاره ها

ما ز اصل و اسب افتاده ایم

ما پیاده ایم ای سواره ها

ای لهیب غم آتشم مزن

خرمنم مسوز از شراره ها




"همایون شجریان "

  • scream

واسه این که دار و ندار منی/ که انقدر تو رو دوست دارم , برو

نذار گریه هامو ببینی عزیز / یه کاری نکن کم بیارم , برو . . .

زمین و زمان بسته ی عشق توست / میخوام از زمین و زمان کنده شم

تو حتی نگاهم نکردی چرا / یه کاری نکردی که شرمنده شم

یه چیزی تو چشمای خیس تو بود / که خیلی نمیشد تماشاش کرد

تو رو میکشیدم که یادم نری / من شاعر رو عشق , نقاش کرد

خداحافظی میکنی با کسی / که از تو یه دنیا محبت گرفت

خداحافظی درد سنگینیه / الهی بمیرم که گریه ت گرفت . . .



  • scream

نگاه کن واسه تو قلبم , چجوری داره می کوبه . . .

فقط خوبم به شرطی که , ببینم حال تو خوبه . . . 

واسه گرفتن دستات , چه حسی داره دست من . . .

نفسام تند تر میشه , واسه کنار تو بودن . . .

مثل احساس تنهایی , زیر بارون پاییزی . . . 

تو حتی موقع رفتن , چه زیبا غم انگیزی . . . 

کنارم باش تا آخر , من ار تنهایی بیزارم . . . 

حواست نیست , یادت نیست , تورو خیلی دوست دارم . . . 

دلم میریزه وقتی تو , تو پیچ و تاب هر راهی . . .

حواسم به توئه اگه , حواست پرت شه گاهی . . . 

تو رؤیایی ترین حسی , تو رؤیایی ترین لحظه . . . 

دلت دریای آرومه , نگات آرامش محضه . . .


  • scream

تو خواب و توی بیداری . . . 

تو رو هر شب صدا کردم. . .

نبودی در کنار من . . .

به عشقت اکتفا کردم . . .

تو رو از دور نگاه کردم . . .

تو رو از دور بوسیدم . . .

نبودی پیش من اما . . .

تو رو همواره میدیدم . . .

نبودی پیش من اما . . .

شریک زندگیم بودی . . .

دلیل بغض هر لحظه . . .

خود عاشق شدن بودی . . .

چقدر دلواپست بودم . . .  

تو این تبعید اجباری . . .

فقط خوش حالم از اینکه . . .

به من وابستگی داری ! ! !

  • scream